همگی ما گمان میکنیم، برای اینکه در کاری مهارت بالا و لازم را به دست آوریم، لازم است که آن کار را بار ها و بار ها تکرار کنیم. اما آیا هرگز به قدرت انرژی ذهن فکر کرده اید؟
اگر به یاد داشته باشید در شفا درون درباره قدرت شفای ذهن و قدرت ذهن بر جسم سخن گفتیم. اگر مطلب ذهن ناخودآگاه و فصل ۱ ماورای طبیعی شدن جو دیسپنزا را به خوبی مطالعه کرده باشید، در این مطلب تاثیر شگرف انرژی ذهن و قدرت افکار انسان را درمیابید.
قدرت ذهن برای ثروت
بسیاری از ما گمان میکنیم که تنها با تلاش فراوان و تجربه های طولانی مدت متعدد در انجام یک کار، میتوان در آن به موفقیت رسید. این موضوع تا حد زیادی کاملا درست است. ولی آیا هرگز به این فکر کرده اید که با تمرین انرژی ذهنی خود، توانایی های درونی شما و انرژی ذهن تان به قدری قدرتمند میشوند، که میتوانید تنها با بهره گیری از آن ها، به موفقیتی دو چندان یا حتی بیشتر برسید.
قدرت انرژی و افکار مثبت
دکتر جو دیسپنزا در کتاب ماورای طبیعی شدن، مثال های بسیار جالبی از تاثیر انرژی ذهن بر قدرت افکار انسان و تغییر شبکه نورونی مغز میزند. پژوهش های جالبی در ارتباط با قدرت تلقین ذهن در کتاب ماورای طبیعی شدن، وجود دارد. شاید بهترین و جالب ترین مثال در این باره، را میتوان در زندگی خود دکتر جو دیسپنزا مشاهده کرد. او در یک مسابقه دوچرخه سواری، تصادف وحشتناکی کرد که نتیجه آن فلج شدن موقت او بود. پزشکان به ناچار باید یک عمل سنگینی را در قسمت کمر او انجام میدادند. ولی دکتر جو دیسپنزا موافقت نکرد. او پس از این تصادف، از قدرت انرژی ذهن و قدرت افکار انسان مطلع شده بود و میدانست که بدن بیشتر اوقات میتواند خودش را کاملا شفا دهد. او ذره ذره این باور را در خود تقویت کرد و در کمال ناباوری سلامت خود را به دست آورد. خوندن جزییات این داستان در کتاب ماورای طبیعی شدن خالی از لطف نیست.
یکی دیگر از این مثال های فوق العاده، اثر افکار بر آب است. شما اگر دو لیوان آب داشته باشید و به یکی ندین روز حرف های زیبا و سرشار از عشق بزنید و دیگری را با انواع حرف های رکیک و آزار دهنده پر کنید، در کمال ناباوری شکل مولکول های آب ظرف اول کاملا ۶ ضلعی و فوق العاده زیبا است و مولکول های آب ظرف دوم یا شکلی ندارند یا واقعا زشت هستند.
بعضی افراد به طور مداوم میگویند که، نمیدانیم چرا همیشه مشکلات مشابهی برای ما رخ میدهد؟ چرا همیشه با مثلا آدم های خود خواه یا ناراحت یا مشکل دار رو به رو میشویم و انسان های موفق به سمت ما نمی آیند؟ یا اینکه شرایط اغلب مواقع بر ضد خواسته ما پیش میرود؟
خیلی از این دسته آدم ها، معمولا در زندگی خود زحمت زیادی میکشند، چرا برای کسب درآمد بیشتر، یا ایجاد یک رابطه عاطفی درست و یا تشکیل یک زندگی رویایی. ولی اغلب مواقع یا دچار شکست های پیاپی میشوند یا اینکه به سختی و خیلی دیر هنگام به مقصود خود میرسند. در صورتی که خداوند ما انسان ها را به قدری قدرتمند آفریده تا نیازی نباشد که برای رسیدن به خواسته های خود رنج زیادی ببریم.
اگر قسمت هایی در زندگی خود دارید که آن را نمیخواهید یا میخواهید تغییر دهید، باید انرژی ذهن خود را تغییر دهید. این موضوع امروزه در علم نیز ثابت شده است. گمان نکنید که بیماری های ژنتیکی شما، فقط و فقط تحت فرمان ژن های شما هستند و خود شما تاثیری در ایجاد آن ندارید. طبق گفته علم اپی ژنتیک، تاثیرات محیط که شامل محیط درونی (قدرت افکار انسان) و محیط بیرونی (محل زندگی، غذا و سبک زندگی) نتیجه بسیار شدیدی بر روی عملکرد ژن های شما و مسیر عصبی ذهن شما میگذارند. درباره این مطلب در قسمت (اسیر ژن های خود نیستید) و همچنین فصل دوم کتاب ماورای طبیعی شدن جو دیسپنزا بیشتر خواهیم گفت.
با تمام این مطالبی که گفتیم، برخی همچنان گمان میکنند که با تغییر شرایط بیرونی، میتوان احساسات درون و زندگی خویش را تغییر داد. این موضوع تا حدودی درست است ولی تنها برای زمانی بسیار کوتاه. شما قدرت تلقین ذهن را دست کم گرفته اید و تغییری در مسیر عصبی ذهن خود نداده اید. وقتی هنوز هم معتاد به آن احساسات و باور ها هستید، قدرت های ذهن انسان بی نظیرند و قدرت افکار انسان هیچ فرقی برایش ندارد که کار جدید پیدا کنید یا مثلا از آفریقا به آمریکا مهاجرت کنید یا بلیط بخت آزمایی ببرید. ذهن شما معتاد همان افکار و احساسات پیشین است. انرژی ذهن شما هنوز فقیر است. همچنان در فرکانس افتضاحی است. پس دیر یا زود شرایط اکنون شما، دوباره تبدیل و شبیه به همان شرایط پیشین میشود. بنابراین اگر میخواهید که تغییری پایدار داشته باشید، باید بزرگ تر از احساسات خود فکر کنید.