هر روزه ما در معرض انواع رویداد ها، حوادث و استرس های ناشی از آن ها می باشیم. هرگونه احساسی که شما هم اکنون تجربه میکنید، ناشی از زندگی مداوم در تجربه ها و رویداد های پیشین می باشد. طبق گفته کتاب ماورای طبیعی شدن دکتر جو دیسپنزا، رویداد های بد عموما منجر به استرس در شخص میشوند که اگر نمیتوانیم آن را کنترل کنیم، مانند این است که شما در هر لحظه آن را تجربه کنید. در هر لحظه با آن زندگی کنید و همان واکنش هایی را در بدنتان ببینید که اولین بار در رویداد رخ داده، مشاهده کردید.
بدن ما به دلیل توانایی فیزیکی و روحی بالایی که دارد، در هنگام رخ دادن رویدادهای بد و پر استرس، برای دفاع از خود عکس العمل های متفاوتی را نشان میدهد. به عنوان مثال، شخصی را تصور کنید که در حادثه تصادف خودرو خود یکی از عزیزانش را از دست میدهد. آن چه در هنگام رویداد رخ میدهد عموما بدین صورت است: در هنگام تصادف تمامی تمرکز و توجه شخص تنها در آن لحظه و به آن رویداد میباشد. ممکن است فریاد بکشد، کمک بخواهد یا حتی هیچ کدام، تنها مشاهده کند.
نفس نفس میزند و حتی گاهی نفسش میگیرد، ضربان قلبش در اثر افزایش آدرنالین به شدت بالا میرود، شخص دچار گیجی و آشفتگی بیش از اندازه میشود و زمان برای او متوقف میشود. تمامی عضلات بدنش فلج میشوند و به قولی فرد در حالت ستیز و گریز قرار میگیرد. در این حالت بدن حجم بالایی از انرژی را به شدت آزاد میکند و به سمت اندام های حرکتی میفرستد تا فرد بتواند فرار کند. در اثر افزایش هورمون کورتیزول، سیستم ایمنی فرد به شدت افت پیدا کرده و ضعیف می شود. تمامی این موارد اگر فرد پس از مدتی به حالت اول خود بازگردد، رفع شده و بدن کم کم به ثبات پیشین خود باز میگردد.
حال شما تصور کنید که فرد به دلیل از دست دادن یکی از عزیزانش در این تصادف، این رویداد را هر لحظه یادآوری کند و به نوعی با آن زندگی کند. تصور نکنید که این یاد آوری تنها تفکر و احساسات اوست. اگر به کتاب ماورای طبیعی شدن دکتر جو دیسپنزا مراجعه کنید، مشاهده میکنید که تجربه مکرر خاطرات و احساسات، دقیقا همان مواد شیمیایی را بدن تولید میکنند، که در تجربه اصلی شما تولید شده اند.
برای بدن ما هیچ تفاوتی میان رویداد اصلی و خاطرات آن وجود ندارد و عکس العمل های او همیشه به یک شکل خواهد بود. حال شما تصور کنید که رویداد تصادف، هر ثانیه و هر لحظه در زندگی شخص رخ میدهد و تلخی فرآیندهای رخ داده در بدن و ذهن فرد پس از آن، به مرور بدن و ذهن را ضعیف کرده و فرد را در گذشته خود به دام می اندازد. بنا به گفته کتاب ماورای طبیعی شدن دکتر جو دیسپنزا، احساسات بازخورد شیمیایی تجربه های گذشته هستند. هر حسی در بدن شما، نوعی ماده شیمیایی مخصوص به خود را دارد که در تجربه کردن های مکرر آن، در بدن تولید میشود. هر چقدر آن احساس، قوی تر باشد، تاثیر مواد شیمیایی تولید شده از آن بر روی ذهن و بدن ما بیشتر است و حتی گاهی میتواند به تغییرات بزرگی در ما منجر شود.
کتاب ماورای طبیعی شدن دکتر جو دیسپنزا
دکتر جو دیسپنزا ( Dr. Joe Dispenza )، در فصل ۱ کتاب ماورا طبیعی شدن، این تاریکی را در قالب داستان زنی به نام آنا به خوبی به تصویر میکشد. زندگی آنا، بیانگر زندگی هزاران انسانی است، که روزانه و در هر لحظه از زندگی خویش با تجربه های قبلی خود و بر اساس قدرت ضمیر ناخودآگاه خود زندگی میکنند. هنگامی که شما زندگی آنا را در کتاب ماورای طبیعی شدن دکتر جو دیسپنزا، میخوانید با مفهوم اعتیاد به استرس و زندگی در گذشته به خوبی آشنا میشوید.
اعتیادی که گریبانگیر انسان های بسیاری است و حتی می تواند دکمه های ژنتیکی ایجاد بیماری را در افراد روشن کند. در کتاب ماورای طبیعی شدن دکتر جو دیسپنزا که از جمله کتاب های صوتی جو دیسپنزا می باشد، شما درمیابید که بدن، ذهن و ضمیر ناخودآگاه شما به قدری قدرتمند هستند که شما میتوانید تمامی خاطرات، احساسات و عواطف را به آن گونه که می خواهید در زندگی شما تاثیر گذارند، شکل دهید و از نتایج بی نظیر آن در زندگی روزمره خود شگفت زده شوید.
